حسام ســرا
| ||
... وقتی خبر را می شنوی از سنگینی و شدت باور نمی کنی باور نمی کنی که اینگونه شده باشد با خودت کلنجار می روی وسرانجام همه چیز را به تقدیر می سپاری این که چه حکمتی در این اتفاق نهفته است راز مگویی است که مصلحت وچرایی اش را فقط خدا می داند . حادثه غم انگیزی بود پدر ومادر خانواده ای به همراه دختر دبستانیشان درخواب به دلیل گاز گرفتگی به استقبال مرگ رفته اند وآتش نشانان با زحمت بسیار دختر را از مرگ رهانیده وبه بیمارستان رسانده اند پسر بزرگشان که آن شب درمنزل نبوده از این حادثه درامان مانده اما به بهای سنگین از دست دادن دویار و یاور و دو پشتیبان عاطفی.پدر ومادر پنجشنبه که برای عرض تسلیت به مراسم این دو مسافر ابدیت رفته بودم پسرشان که سه سال پیش دانش آموزم بود را خاموش وآرام درکنار در مسجد دیدم همان موقع هم جوان درونگرایی بود با احترام از مردمی که برای عرض تسلیت آمده بودند استقبال وآنان را بدرقه می کرد . راستش در آن لحظات از شدت غمی که در وجود این جوان رخنه کرده بود از خدا خواستم کمکش کند و در لحظات سختی که پیش رو دارد مددکارش باشد . درد بزرگی است: بی پناهی در عنفوان جوانی ونبود حامی وپشتیبان. برای حسن وخواهر عزیزش صبر وشکیبایی مسألت دارم .... [ جمعه 92/8/10 ] [ 9:17 عصر ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |